•●❤انتظار وصال رویت❤●•
چه بگویم که پر از وهم و خیالم امشب
پاسخی نیست به تکرار سوالم امشب
روی پیشانی من حک شده باور دارم
که به دلتنگی خود باز بنالم امشب
قهوه می ریزم و با یاد رخت می نوشم
نگرانم چه ببینم ته فالم امشب
منتظر مانده ام از راه بیاید ماهی
شاید از دور ببینم که هلالم امشب
گفته بودی که تو از خاطر خود پاک کنم
به گمانم که پر از فکر محالم امشب
زندگی بی تو فقط ماضی استمراری است
کاش می شد تو ببینی که چه حالم امشب
دوست دارم برسم بر سر این قله ببین
عشق بیخود شده در راه وبالم امشب
باز تهدید نکن جان مرا می گیری
من خودم بی نفست رو به زوالم امشب
خسته ام این همه تحقیر برایم کافیست
خواستم تا ندهد مرگ مجالم امشب
[ بازدید : 601 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما : ]