من یک زنم
من یک زنم با دنیایی زنانه ظریفم نه ضعیف...
وقتی عصبی می شوم نه شیشه میشکنم نه مشت می زنم
تنها چیزی که زورم به آن می رسد این بغض لعنتی ام است...
دیوانه وار عشق می ورزم ولی بترس از روزی که دیگر عشقم نباشی...
گیر میدهم چون برایم مهمی چون می خواهم فقط برای من باشی بترس از روزیکه تمام حرفم بشود"هر طور راحتی..."
بدان دیگر دوستت ندارم...
وقتی با تو حرف میزنم خوب گوش کن وقت هایی هم هست که حرف نمیزنم در این موقع چشم هایم را بخوان حرف زدن برایم سخت است...
به من بگو "دوستت دارم" من منبع عشقم گدای عشق نیستم اشتباه نکن...
گاهی به من ابراز نیاز کن این به معنای خودخواهیم نیست...
مرا بپرست کمتر از خدایت و بیشتر از خودت...
پشتم باش همیشه مثل یک کوه نگذار فرو بریزم که نابودی من نابودی تو نیز هست...
من یک زنم شایسته ی بیشترین عشق و بالاترین درجه ی احترام مرا بپذیر همانگونه که هستم نه آنگونه که خودت میخواهی آنچه تو میخواهی نمی شوم...
طلوع محبت .. از مشرق قلبت .. آنقدر اتفاق زیبائیست .. که.. انعکاس مهرت .. به دشت خشکیده ی وجودم .. بهار می ریزد، چه سخاوتمند است .. آسمان سینه ات.
ߒܰߒܰߒܰߒܰߒܰߒܠߒܰߒܰߒܰߒܰߒܠߒܰߒܰߒܰߒܠߒܰߒܰߒܠߒܰߒܠߒܠ می خواهم نام تو را فریاد زنم. از سینه تا حنجره از حنجره تا اوج آسمان. حتی اگر حنجره ام پاره شود یا سقف آسمان از هم بشکافد، نظم دنیا به هم بریزد و یا گوش فلک کَر شود می خواهم تو را فریاد زنم. آری فریاد. فریادی بلند تر از رعد و برقها تا اگردر منظومه دیگری کسی باشد، بداند... "دوستت دارم" ߍpߍpߍpߍpߍpߍ
[ بازدید : 444 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما : ]