تشنه ام تشنه ی آغوشت
زیبای من !سلام
آرام من !سلام
تشنه ام .تشنه ی آغوشت .عطشم را مگیر بر آن بیفزا تا به گرمی در تنم ذوبت کنم .نرم .
روان چون گدازه های آتشفشان .تب دار ِ بی قرارت منم .
معشوق بی نشانت تنم.
یگانه ی من !از پس ِ صبر و قرار ، فرمان تازه ات چیست ؟تا به سر برمش . به جان ادا کنمش !
لبالبم از نگاه ناپیدایت .درتنم جولان می دهی .بر لبم می تازی .در خاطرم خیمه می زنی و بر هستی ام ...
نمی دانم چه بگویم
پیشانی ات را به من نزدیک کن می خواهم سر نوشتت را بخوانم .حدس می زنم چشمام زیر خطوط ممتد ش شنامی کنند.
به گمانم خانه ام پشت درواز ه های خاطر توست .
بی شک عاشق تو می مانم
آرام من !سلام
تشنه ام .تشنه ی آغوشت .عطشم را مگیر بر آن بیفزا تا به گرمی در تنم ذوبت کنم .نرم .
روان چون گدازه های آتشفشان .تب دار ِ بی قرارت منم .
معشوق بی نشانت تنم.
یگانه ی من !از پس ِ صبر و قرار ، فرمان تازه ات چیست ؟تا به سر برمش . به جان ادا کنمش !
لبالبم از نگاه ناپیدایت .درتنم جولان می دهی .بر لبم می تازی .در خاطرم خیمه می زنی و بر هستی ام ...
نمی دانم چه بگویم
پیشانی ات را به من نزدیک کن می خواهم سر نوشتت را بخوانم .حدس می زنم چشمام زیر خطوط ممتد ش شنامی کنند.
به گمانم خانه ام پشت درواز ه های خاطر توست .
بی شک عاشق تو می مانم
[ بازدید : 446 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما : ]