"از هر چه بگذریم سخن عشق خوشتر است"

از شدت تب جانم بلرزه می افتد


سوختم در تبی که از عشقت است شعله ای از دستانت جانم را بر خود نشانه رفته بود نفسم را بشماره انداخت و تب سردی شروع بر وزیدن گرفت وقتی دستانم سرد شدن گرمایی که پس لرزه های بدنم رو بیشتر میکرد هر ان نظاره گر بودی بیقرار شنیدنت بودم مثل اوازهایی که سبک بالان اسمانی حین مهاجرت سر میدهند ای لیلی اینک منی که برات مجنونم حسودیم بیشتر شده اری این عشق توست دلم را اشوب میگیرد وقتی این حس بهم سر میزند نکند دستی بر دستانت لمسی زندتا زمانی که طالعمان یکی شود شکل یک قلب کنج فنجانت این حس با من خواهد بود


[ بازدید : 454 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ دوشنبه 17 اسفند 1394 ] [ 22:16 ] [ بهزاد ]

[ ]

نام :
ایمیل :
آدرس وب سایت :
متن :
:) :( ;) :D ;)) :X :? :P :* =(( :O @};- :B /:) =D> :S
کد امنیتی : ریست تصویر
ساخت وبلاگ تالار اسپیس فریم اجاره اسپیس خرید آنتی ویروس نمای چوبی ترموود فنلاندی روف گاردن باغ تالار عروسی فلاورباکس گلچین کلاه کاسکت تجهیزات نمازخانه مجله مثبت زندگی سبد پلاستیکی خرید وسایل شهربازی تولید کننده دیگ بخار تجهیزات آشپزخانه صنعتی پارچه برزنت مجله زندگی بهتر تعمیر ماشین شارژی نوار خطر خرید نایلون حبابدار نایلون حبابدار خرید استند فلزی خرید نظم دهنده لباس خرید بک لینک خرید آنتی ویروس
بستن تبلیغات [X]