"از هر چه بگذریم سخن عشق خوشتر است"

عشق چیست ؟


برای اینکه بدانیم عشق چیست باید نظری بیفکنیم بروجود ذاتی وفطری یک انسان ونفسهایی که بر وجود ادمی سوار وتحت حاکمیت نیرویی بنام عقل بسیرتکامل شدن پیش میرودهمان طور كه بدن انسان‏ها داراى اشكال و الوان مختلفى است، نفس نيز داراى حالات و كيفيّات گوناگون است. هر حالتى از حالات نفس را مرتبه‏اى از مراتب نفس مىشمارند.حالات و مراتب نفس عبارت است از: 1. اَمّاره؛ 2. مُسوَّله؛ 3. مُلهَمه؛ 4. لوّامه؛ 5. مطمئنه؛ 6. راضيه؛ 7. مرضيه و.... تحوّلات و تطوّرات نفس، گاهى تكاملى است؛ يعنى نفس سير صعودى مىكند و اوج مىگيرد و بر طارم اعلى مىنشيند و گاهى اين تحولات انحطاط‏ آميز است؛ يعنى نفس سير نزولى مىكند و گاهى در سيه‏ چال شك و ترديد مىافتد و به گناه و معصيت آلوده مىشود و .باوجود این نفسها وسیر همکاریشان باهم که در تحت حاکمیت عقل نیروی دیگری بنام عشق را فراهم میاورد که یقینا یک نیروی مقدس تو وجود هر ادمی میتواند باشد عشق فقط یک نوع است درغیر اینصورت نمیشود عشق نامیداگر هر یک نفسها در همکاریشان به میزان مناسب عمل نکند دیگر ان نیروی بوجود امده راه انحراف طی میکندگاهی انسانها چنان برطبل عشق میکوبندودم از عشق حرف میزنند وقتی بان مرحله از ارضای نفسی رسیدند همه چیز را فراموش میکنندعشق فراموش شدنی نیست عشق یک نظم است عشق دریایی از صبر پشتوانه دارددرسته عشق بیقراری وهیجان وسوز دارد اما خیانت نمیپذیرد امانتدار مطلقا بی نظریست عشق بی تفاوتی نمیپذیرد همانطور عشق به خدای تبارک وتعالی وستایش بدرگاه او بی وقفه ادامه دارد تمام عشقهای زمینی هم بهمانصورت بی وقفه باید باشد در غیر اینصورت رنگ بی تفاوتی میگیرد رفته رفته بی رنگ شده و بفراموشی سپرده میشودخلاصه این نوشته ها تنها جزیی از معنی عشق را میتواند بیان بکند اگر بخواهیم درخصوص عشق حرف بزنیم ساعتها وقت لازم دارد. درسته تنها از ید قدرت خداوند تبارک وتعالی برمی اید که زندگی ادمارو با شادی پر کند وبهشون امید ببخشدوارامش خاطرشان را فراهم اورد اما باید خاطر نشان بکنم که خداوند انسانهارو بر اعمال خود مخیر ساخته وبهشون بینش داده وبرای استقلالشان عقل فراهم اورده که انسان خود حرکتی بکند ودر این حرکت توکل بر قدرتی مافوق هر قدرتها داشته باشد که ان قدرت تنها خداست اگر غیر ازین باشد با توجه بوجود عقل وفهم وبینش ما انسانها بشینیم ومنتظر باشیم خداوند متعال برایمان کاری بکند این جز یک حرکت مهمل نمیتواند باشد برخی سمپاشی ها تنها انسانهارا در رسیدن بهم ناکام میگذاردقبلنا اینگونه تجملات بشری نبود بنا براین خیانتهای بشری هم نبود واگر هم بود کم رنگ بود با توجه به مدرنیته شدن دنیای بشری خیانت ها هم دنیای مدرنی بر خود گرفته اند حال دراین دنیای بقولی مدرنیته هر چی هم صادقانه قدم برداری باز محکومی سرتان را بدرد نیارم شمارو با این دنیای مدرنتون تنها میزارم یا حق


[ بازدید : 475 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ يکشنبه 23 اسفند 1394 ] [ 2:5 ] [ بهزاد ]

[ ]

سالروز عروج ملکوتی پدرم درست یکهفته مانده به عید


راحت نوشتیم بابانان دادبی انکه بدانیم بابا چه سخت برای نان همه جوانیش را داد

برای شادی روح همه بابا های دنیا که دیگه هیچوقت پیش ما نیستند و سلامتی همه باباهای که هستند

یه دسته گل به زیبایی صلوات بفرستید

پدر آن تیشه که بر خاک تو زد دست اجل

تیشه‌ای بود که شد باعث ویرانی من

یوسفت نام نهادند و به گرگت دادند

مرگ، گرگ تو شد، ای یوسف کنعانی من

مه گردون ادب بودی و در خاک شدی

خاک، زندان تو گشت، ای مه زندانی من

از ندانستن من، دزد قضا آگه بود

چو تو را برد، بخندید به نادانی من

آن که در زیر زمین، داد سر و سامانت

کاش میخورد غم بی‌سر و سامانی من

بسر خاک تو رفتم، خط پاکش خواندم

آه از این خط که نوشتند به پیشانی من

رفتی و روز مرا تیره تر از شب کردی

بی تو در ظلمتم، ای دیدهٔ نورانی من

بی تو اشک و غم و حسرت همه مهمان منند

قدمی رنجه کن از مهر، به مهمانی من

صفحهٔ روی ز انظار، نهان میدارم

تا نخوانند بر این صفحه، پریشانی من

دهر، بسیار چو من سربگریبان دیده است

چه تفاوت کندش، سر به گریبانی من

عضو جمعیت حق گشتی و دیگر نخوری

غم تنهائی و مهجوری و حیرانی من

گل و ریحان کدامین چمنت بنمودند

که شکستی قفس، ای مرغ گلستانی من

من که قدر گهر پاک تو میدانستم

ز چه مفقود شدی، ای گهر کانی من

من که آب تو ز سرچشمهٔ دل میدادم

آب و رنگت چه شد، ای لالهٔ نعمانی من

من یکی مرغ غزلخوان تو بودم، چه فتاد

که دگر گوش نداری به نوا خوانی من

گنج خود خواندیم و رفتی و بگذاشتیم

ای عجب، بعد تو با کیست نگهبانی من!



[ بازدید : 522 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ شنبه 22 اسفند 1394 ] [ 12:26 ] [ بهزاد ]

[ ]

از شدت تب جانم بلرزه می افتد


سوختم در تبی که از عشقت است شعله ای از دستانت جانم را بر خود نشانه رفته بود نفسم را بشماره انداخت و تب سردی شروع بر وزیدن گرفت وقتی دستانم سرد شدن گرمایی که پس لرزه های بدنم رو بیشتر میکرد هر ان نظاره گر بودی بیقرار شنیدنت بودم مثل اوازهایی که سبک بالان اسمانی حین مهاجرت سر میدهند ای لیلی اینک منی که برات مجنونم حسودیم بیشتر شده اری این عشق توست دلم را اشوب میگیرد وقتی این حس بهم سر میزند نکند دستی بر دستانت لمسی زندتا زمانی که طالعمان یکی شود شکل یک قلب کنج فنجانت این حس با من خواهد بود


[ بازدید : 453 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ دوشنبه 17 اسفند 1394 ] [ 22:16 ] [ بهزاد ]

[ ]

یک نصیحت با تو دارم ، تو به کس ظاهر مکن


یک نظر بر یار کردم ، یار نالیدن گرفت

یک نظر بر ابر کردم ، ابر باریدن گرفت

یک نظر بر باد کردم ، باد رقصیدن گرفت

یک نظر بر کوه کردم ، کوه لرزیدن گرفت

تکیه بر دیوار کردم ، خاک بر فرقم نشست

خاک بر فرقش نشیند ، آنکه یار از من گرفت

رنگ زردم را ببین ، برگ ِ خزان را یاد کن

با بزرگان کم نشین ، اُفتادگان را یاد کن

مرغ ِ صیاد تو اَم ، افتاده ام در دام ِ عشق

یا بکش یا دانه ده ، یا از قفس آزاد کن ، از قفس آزاد کن

ابر اگر از قبله خیزد ، سخت باران می شود

شاه اگر عادل نباشد ، مُلک ویران می شود

یک نصیحت با تو دارم ، تو به کس ظاهر مکن

خانه یِ نزدیک دریا زود ویران میشود

یار ِ من آهنگر است و دم ز خوبان می زند

دم به دم آتش به جان مستمندان می زند

طاقت هجران ندارد ، قلب پاکش نازکست

گه به آب و گه به آتش ، گه به سندان میزند


[ بازدید : 618 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ دوشنبه 10 اسفند 1394 ] [ 23:29 ] [ بهزاد ]

[ ]

حال من خوب است اما با تو بهتر می شوم آخ ... تا می بینمت یک جور دیگر می شوم


حال من خوب است اما با تو بهتر می شوم

آخ ... تا می بینمت یک جور دیگر می شوم

با تو حس شعر در من بیشتر گل می کند

یاسم و باران که می بارد معطر می شوم

در لباس آبی از من بیشتر دل می بری

آسمان وقتی که می پوشی کبوتر می شوم

آنقدر ها مرد هستم تا بمانم پای تو

می توانم مایه ی گهگاه دلگرمی شوم

میل - میل توست اما بی تو باور کن که من

در هجوم باد های سرد پرپر می شوم

عکس و تصویر بدون مخاطب... جانم که تو باشی جان به لب شدن چه لذتی دارد

جانم که تو باشی


جان به لب شدن چه لذتی دارد

زیر باران بنشینیم کـه باران خوب است

گم شدن با تو در انبوه خیابان خوب است

با تو بی تابی و بی خوابی و دل مشغولی

با تو حال خوش و احوال پریشان خوب است

روبرویم بنشین و غزلی تازه بخوان

اندکی بوسه پس از شعر فراوان خوب است

موی ِ خود وا کن و بگذار به رویت برسم

گاه گاهی گذر از کفر به ایمان خوب است

شب ِ خوبی ست، بگو حال ِ زیارت داری

مستی جاده ی زنجان به درام خوب است


[ بازدید : 845 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ دوشنبه 10 اسفند 1394 ] [ 2:14 ] [ بهزاد ]

[ ]

عکس یسیار زیبا از کره مریخ که توسط ناسا گرفته شده


تصویری شگفت انگیز از درختان سیاره مریخ !


[ بازدید : 536 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ چهارشنبه 25 آذر 1394 ] [ 0:54 ] [ بهزاد ]

[ ]

دخترانی که ازدواج انها غیرممکن یا سخته



1- دخترهایی که برای خودشان «مرد» شده اند!


شمار این جور دخترها در دنیای امروز روبه افزایش است، و جالب اینجاست که آنها اصلا از دافعه های خودشان خبر ندارند و به «مردانگی» خودشان کاملا افتخار می کنند. آنها زنان دیگر را ضعیف، ناتوان، ظریف و وابسته می دانند و اصلا حاضر نیستند به عنوان جنس زن به آنها نگاه شود.من طبق مشاوره ای که با برخی از انها داشتم میگفتن اصلا چرا مردها حق دارن چنتا زن داشته باشن، زنها نباید ازاین حق برخوردار باشن،یامثلا چراپسرها بلحاظ رفتارای جنسی ازادن چه دلیلی داره دخترا ازاد نباشن ؟وخیلی ازموازین اخلاقی را زیر سوال میبرن ، ازعلایق اینگونه دخترا


لباس های مردانه، کارهای مردانه، بازوهای قوی و برجسته و صدای کلفت و مردانه میباشد که با آن فخر می فروشند. اگر شما هم ظرافت های زنانه را باعث سرافکندگی خود می دانید، به مقاله «پسرهایی که مجرد» می مانند نگاهی بیندازید.

زنان مردنما همانقدر برای دیگران دافعه دارند که مردان زن نما حال شما را بد می کنند. زن، زن آفریده شده و مرد، مرد، و هر کدام از این دو جنس در قالب خصوصیات خودشان است که جذابیت دارد، قدرت دارد و می تواند کارهایش را راه بیندازد.

البته این جور دختران می توانند به خوبی جای پدر را برای بچه هایشان پر کنند اما متاسفانه مجرد می مانند، چون پدر بچه ها دنبال «همسر» خوبی برای خود می گردد!



2- دخترهای خرافاتی


اگر اولین سوالی که در هنگام آشنایی با افراد می پرسید این است که متولد چه ماهی هستند، اگر پای دکه روزنامه فروشی می ایستید و فال این ماهتان را در تمام مجلات می خوانید، اگر در کتابخانه اتاقتان انواع گوناگون کتاب های تعبیر خواب، فال قهوه، طالع بینی هندی، چینی، رومی، فرانسوی و ... است، اگر به خودتان انواع سنگ های ضد چشم زخم، ازدیاد حافظه، مهره مار، سنگ ماه تولد، سنگ سیاره ژوپیتر و از این جور چیزها آویزان کرده اید و اگر پاتوق شما خانه معروف ترین فال قهوه گیر شهر است که برای رسیدن به آرزوها و خواسته های مختلفتان نسخه های عجیب و غریب می پیچد، باید بگوییم که سرگرمی خوبی دارید اما خیالتان را راحت کنم: متاسفانه در طالع شما هیچ ازدواج موفقی دیده نمی شود!

می دانید چیست، متاسفانه مردها سر از اسرار ماوراءالطبیعه در نمی آورند و اصلا نمی توانند شما را درک کنند. آنها واقع بین هستند و اکثرا همه چیز را از دید عقل و تجربه میبینند، به خاطر همین ذاتا از این جور کارها دل خوشی ندارند. البته که مهم نیست آنها چه فکری در مورد شما می کنند، اما ... خواهش می کنم به خاطر خودتان هم که شده کمی منطقی باشید!



3- دخترهای خانم معلم

دخترای خانم معلم مثل یک وجدان آگاه مدام مسائل و باید و نبایدهای بهداشتی، روانشناختی، علمی، اجتماعی، سلامت، تغذیه و خلاصه هر چیز دیگری که راجع به آن مطالعه ای داشته را به من گوشزد می کنند.

و مرتب یادآوری می کند که موقع ظرف شستن بهتر است دستکش بپوشیم، موقع رد شدن از خیابان خیلی احتیاط کنیم، بزرگترها را نباید به اسم کوچک صدا کنیم، کلم بروکلی برای سلامتی مان خیلی خوب است، چت کردن کار بدی است، موقع کار با کامپیوتر باید صاف نشست، و هیچ وقت نباید از چراغ قرمز رد شد! و خدا نکند که من بخواهم دوست پسریا شوهران اینگونه از دخترا یا خانمها دست از پا خطا کنندم و این دستورات را نادیده بگیرند،البته بدگویی نمیکنم اینگونه دخترا یا زنها خوبن اما با بودن ازین گونه دختراوزنها لذت بخش نیست لازم است بدانید که همه ما آدم ها علاوه بر والد،بالغ و کودک درون، یک «معلم» درون هم داریم که اینها را به ما گوشزد می کند اما فرقش این است که گاهی می توانیم خاموشش کنیم و کمی از شیطنت هایمان لذت ببریم. معلم بازی به شدت دیگران را از شما فراری می دهد.



4- دخترهای پول پرست

نیازی به توضیح نیست که اینها چه جور دخترهایی هستند. این دخترها نشانه هایی دارند که طرف مقابلشان خیلی زود آنها را می شناسد: آنها مدام در مورد مسائل مالی حرف می زنند، اولین سوالاتی که می پرسند در موردمیزان درآمد، مدل ماشین، محل زندگی، وضعی اقتصادی خانواده و این قبیل است و اگر در چشم انداز آینده یک رابطه احتمال بحران مالی یا احیانا اجبار به قناعت را ببینند بلافاصله محو می شوند!

قضیه خیلی ساده است، دختری که دنبال جیب طرف مقابلش است در روزهای سخت به درد نمی خورد. رابطه عاطفی با چنین دخترانی بی نهایت شکننده و نامطمئن است وهمسرشان تحت استرس زیادی قرار دارد. اگر چنین دختری هستید متاسفانه طرفداری ندارید؛ پسرها هم می خواهند با کسی ازدواج کنند که آنها را به خاطر خودشان بخواهد، نه جیبشان (آنها هم دل دارند!)، همانطور که شما دوست دارید طرف مقابلتان شما را به خاطر خودتان بخواهد نه ظاهرتان.



5- دخترهای انحصارطلب

دخترهای انحصارطلب خیلی خوبند، فقط یک ایراد بزرگ دارند: آنها روزگار همسرشان را سیاه می کنند! آنها می خواهند تمام زندگی طرف مقابلشان شوند و این اصلا منطقی نیست. همه خانم ها دوست دارند در مرکز توجه مرد زندگی شان باشند اما این توجه حد و مرزی دارد که دخترهای انحصارطلب از آن بی خبرند.

آنها تنها زمانی شادند که احساس کنند تمام توجه مرد زندگی شان به آنهاست، و اگر او کوچکترین توجهی به دیگران یا به مسائل و جنبه های دیگر زندگی اش بکند اوقاتشان تلخ می شود. حتی ممکن است تبدیل به افرادی کنترلگر شوند و مدام همسرشان را چک کنند و مثل سایه دنبالش باشند.

البته در ابتدای آشنایی خودبخود طرف مقابل ما تمام زندگی مان می شود اما اگر این روند بخواهد ادامه پیدا کند ما را از کار و زندگی می اندازد. هر فردی در کنار ازدواجش، که البته جنبه بسیار مهمی از زندگی اش است، لازم است به خانواده اش، کارش، تفریحات و دوستانش و علایق دیگرش هم به اندازه خودشان توجه کند؛ همچنین به فردیت خودشبه عنوان یک انسان مستقل. این دخترها جلوی رشد و پیشرفت همسرشان را می گیرند، وهیچ مردی هم این را نمی خواهد.



6- دخترهای خودباخته

دخترهای خودباخته را حتما می شناسید: آنها به خاطر رابطه شان از همه چیزشان می گذرند و حاضرند تمام زندگی شان را برای طرف مقابلشان فدا کنند. آنها از خود گذشته هایی هستند که همیشه در دسترسند، هرگز ناراحت و دلخور نمی شوند، همیه دنبال راضی کردن طرف مقابلند، هیچ اولویتی برای خودشان قائل نیستند، از نیازهای خودشان می گذرند تا به نیازهای مرد زندگی شان برسند، به فکر رشد و پیشرفت شخصی نیستند و بالاخره همه زندگی شان در رابطه شان خلاصه می شود.

این جور دخترها همه این کارها را به خاطر خشنود کردن طرف مقابل انجام می دهند، اما برعکس آنچه خودشان فکر می کنند به جای راضی کردن طرف مقابل او را از خود می رانند. آنها در نهایت به افرادی بی هویت و به شدت وابسته تبدیل می شوند که همه بار زندگی شان روی دوش همسرشان خواهد بود.

گاهی اینطور به نظر می رسد که دخترهای سر به زیر حرف گوش کن بیشتر مورد توجه هستند، اما آنها بعد از مدتی بی نهایت کسل کننده می شوند. در واقع دخترهایی که در حد خودشان استقلال و هویت دارند و به دنبال رشد شخصی خودشان هم هستند برای همه جذابترند.



7- دخترهای غرغرو

این آخرین مورد است اما بیشتر از تمام مواردی که تا اینجا خواندید آدم ها را از شما فراری می دهد. واقعا چه کسی دلش می خواهد یک نفر مثل رادیوهای قدیمی مدام زیر گوش وزوز کند، آن هم از نوع غرغر؟!

از نزدیکترین مردی که دم دستتان است سوال کنید چه چیز بیشتر از همه روی مخش می رود و او به شما خواهد گفت که یک آدم غرغرو. غرغروها انرژی آدم را تحلیل می برند و واقعا روی اعصاب راه می روند و متاسفانه خودشان هم متوجه نمی شوند که چقدر این کارشان بیهوده است.


وقتی مدام غرغر می کنید دیگر کسی به حرف های شما گوش نمی دهد و محتوای حرف هایتان را نمی فهمد؛ اگر هم تا به حال با غرغر توانسته اید به هدفتان دست پیدا کنید و کسی را مجبور به کاری بکنید فقط برای این بوده که از دستتان خلاص شوند و شما را از سر وا کنند، نه هیچ چیز دیگری.

البته که شما حق دارید خواسته هایتان را از دیگران بخواهید یا شکایت هایتان را مطرح کنید اما چطور است یک شیوه موثرتر و جذاب تر برای این منظور پیدا کنید؟ شاید هم خواسته هایتان نیاز به بازبینی داشته باشد. مطمئنم اصلا دوست ندارید کسی توی دلش به شما بد و بیراه بگوید.

8-دخترهایکه یک سردارن وهزار سودا

اینگونه از دخترا همزمان با چندنفر رابطه دوستی وعهد عشق وعاشقی میبندن مثل یک ماشین زاپاس دارفکر اینده رو دارن مبادا یکی از دست بره دیگری جاشو پرمیکنه وهمزمان باهمشون صحبت میکنند بدون اینکه پسرها ازوجود همدیگه خبری داشته باشن تنها دخترمیداند، البته بین پسرها هم هست اما نسبت به دخترا درصد انها خیلی کم است اینگونه از دخترا در انتخاب خود دچار وسواس شده متاسفانه اخر بدون شوهر میماند،لازم است بدانیداگربتونید ازدواج کنید اینگونه رفتارا زمینه رو فراهم میکنه برای خیانت درزندگی مشترک وباعث سرپا گذاشتن سرنوشت بچه هایی که ممکنه تو زندگی ایندتون بدنیا بیان،تثبیت اخلاقی فرق نمیکنه به هردوجنس لازمه، اینگونه رفتارازمینه خیلی از بی اخلاقیها وبی بندباریهای جامعه رو فراهم میاورد،

آنها که دوست دارند مجرد زندگی کنند!

Image result for ‫مردان خیانتکار‬‎





[ بازدید : 450 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ پنجشنبه 19 آذر 1394 ] [ 1:05 ] [ بهزاد ]

[ ]

دوستت دارم واسه اینکه مال من خواهی شد



هنوز هستند پسرانی که بوی مردانگی می دهند
در دستانشان عزت یک مرد واقعی لمس می شود. می شود به آنها تکیه کرد.
اهل ناموس بازی نیستند!
می شود روی حرف و قول هایشان حساب کرد ...
هنوز هم هستند دخترانی كه تنشان بوی محبت خالص می دهد
... نابند، لمس نشده اند
هنوز هم هستند ! نادرند ! كمیاب اند ! پاك اند !
هنوز آدم هایی از جنس فرشته پیدا می شود...
كمیاب اند !

اما هستند ..
بهت تکیه کردم میدانم پشتمو خالی نخواهی کرد
میدانم این تصویر سورسات از ان من خواهد شد پس
پیشاپیش Image result for ‫گوهر خود را مزن بر سنگ هر ناقابلی  صبر کن گوهر شناس قابلی پیدا شود‬‎عشقمونو
بهت تقدیم میکنم

چهار اپیزود از عشق


[ بازدید : 511 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ چهارشنبه 11 آذر 1394 ] [ 12:37 ] [ منیژه ]

[ ]

این هم فرمول عشق


فرمول عشق کشف شد ! ( تصویر متحرک)
جواب تو ادامه مطلب


[ بازدید : 489 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

ادامه مطلب

[ دوشنبه 9 آذر 1394 ] [ 0:36 ] [ بهزاد ]

[ ]

پس بیایین روراست باشیم


http://www.kassite.ir/media/k2/items/cache/57b36d7e736525199bc4e8b45d4c65d8_XL.jpg

گاهی وقتا دروغ گفتن برای برخی مثل اب خوردنه شاید برخی از مردان بی تفاوت باشن یا برخی زیادی حساسیت نداشته باشن بدلیل اینکه هم احترام قائلند بهت هم فکر میکنن شاید روزی رسید که دیگه از دروغ گفتن دست برداشتی درقبال اینها گروهی از زن ومردان به دروغ گفتن حساسن دوست ندارن بین حرفاشون دروغ باشه .تویی که بمن دروغ میگی واین دروغ گفتن از رفتارت اشکاراست شاید چند روزی بمن دروغ بگی چطور قبول داری به خودت هم دروغ بگی؟ ایا وجدانتو عذاب نمیده ایا ازین دروغ گفتنا ناراحت نیستی؟تا کی ؟یادت باشه اینهمه اتفاقاتی که تو زندگی روزمره مون میفته همش عاملش همین دروغ گفتنهاست یکی بقتل میرسه یکی دزدیده میشه یکی گم میشه وهزاران اتفاقات دیگر باعثش این بوده که هیچکدام نخواستن رو راست باشن چراازین اتفاقات دوربرمون پند نمیگیریم چرا دوس داریم با دروغ خودمونو بسازیم دروغ گفتن چه مصلحتی وغیرمصلحتی دروغ هست وهیچ ارزش معنوی ومادی ندارد شاید کسانی با دروغ گفتن چند روزی بجایی رسیدن بعد اشکار شدن همه چی رو باختن .پس خواهشا بیایین رو راست باشیم بسیاری ازدروغهاازناهنجاهای اجتماعی ناشی میشود ممکن است دلیلی اصلی این مسئله این باشد که آنها می ترسند اگر رازهای خود را فاش کنند، آن شخص آنها را ترک کند. افراد در روابط خود دروغ می گویند تا مسائل منفی شخصیتی شان را پنهان کنند. بسیاری از افراد اشتباهات خود در روابط گذشته یا لجبازی خود را نپذیرفته اند، دوست ندارند طرف مقابلشان در فعالیتهای روزمره آنها دخالت کند. علت دروغگویی و خیانت اشخاص این است که آنها اغلب دارای عقده حقارت بوده و تمایلی ندارند تا شخصی که با او رابطه ای را برقرار می کنند درمورد آن چیزی بداند. ترسی که در ذهن آنها نقش بسته است مسئول دروغگویی این افراد می باشد.شاید دلایل دروغ گفتن افراد و اقدام به بیان آن همیشه جنبه منفی نداشته باشد. در برخی موارد به خاطر مصلحت یک شخص دروغی گفته می شود. در بسیاری از شرایط، وقتی کسی وقت کافی برای تشریح موقعیت به فردی و متقاعدکردن او برای مسائلی که رخ داده است، ندارد، به دروغ پناه می آورد. در خیلی از مواقع نیز یک دروغ می تواند به کنترل شرایطی خاص کمک کند تا درآن لحظه موقعیت دشوار نگردد.



¤ دروغ اجباری به خاطر بیماریها



¤ دروغ اجباری به خاطر مجموعه علائم ذهنی و جسمی



¤ دروغ اجباری به خاطر ناهنجاریها



¤ دروغ اجباری به خاطر رفتارها



[ بازدید : 522 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ شنبه 7 آذر 1394 ] [ 21:10 ] [ بهزاد ]

[ ]

ساخت وبلاگ تالار اسپیس فریم اجاره اسپیس خرید آنتی ویروس نمای چوبی ترموود فنلاندی روف گاردن باغ تالار عروسی فلاورباکس گلچین کلاه کاسکت تجهیزات نمازخانه مجله مثبت زندگی سبد پلاستیکی خرید وسایل شهربازی تولید کننده دیگ بخار تجهیزات آشپزخانه صنعتی پارچه برزنت مجله زندگی بهتر تعمیر ماشین شارژی نوار خطر خرید نایلون حبابدار نایلون حبابدار خرید استند فلزی خرید نظم دهنده لباس خرید بک لینک خرید آنتی ویروس
بستن تبلیغات [X]